بسیاری از افراد میپرسند که چرا در هنگام خواب، گاهی کابوس میبینند.
برای ندیدن کابوس، باید کابوس را دید. منظور این است که باید این پدیده را شناخت.
کابوس در یک تعریف ساده، عبارت است از داستانک وحشتآفرینی که وقتی در خوابیم بیاختیار و مانند یک فیلم، برای ما پخش میشود.
کابوس هیچ فرقی با یک خواب معمولی ندارد و مثل دیگر رؤیاهای شبانه، در ما تغییرات جسمانی و روانی کم یا زیاد ایجاد میکند.
به بیان دیگر اگر قالب هیجانی و محتوای ناخوشایند کابوسها را کنار بگذاریم میتوانیم آنها را خوابهایی مانند مابقی خوابها بدانیم.
بسیار میپرسند که برای ندیدن کابوس چه باید کرد.
هیچ راهی برای فرار از دیدن کابوسهای شبانه وجود ندارد. فقط میتوان تعداد وقوع آنها را کم کرد.
اما چگونه؟
برای این که تعداد کابوسهایمان را کاهش دهیم باید به دو «بهداشت» توجه تام داشته باشیم:
الف. بهداشت جسمانی
ب. بهداشت روانی
اگر مادرانه از سلامتی اجزا و اعضای بدنمان مراقبت نکنیم، آسیبهای احتمالی ریز و درشتی که بهصورت بالقوه در عضلات، استخوانها، خون و ارگانهای آشکار و نهان جسم ما هست مرکز سینمایی ذهن ما را فعال میکند و این مرکز که مدام فیلمهای کوتاهِ خوشایند میسازد، از امشب، فیلمهای وحشتناکی به نام کابوس میسازد.
اگر مقتدرانه از روان و محیط زندگیمان مواظبت نکنیم؛ اگر خود را منفعلانه به رویدادهای پیرامون بسپریم؛ اگر به جای عقل دقیق، تنها و تنها مطیع احساسات رقیق خود باشیم؛ اگر در تنشهای بیهودۀ بینفردی و اجتماعی حل شویم؛ و بالاخره اگر افکار تشویشزای بیخود را از وجود باطنی خود، بیرون و دور نکنیم، آن مرکز -همان مرکز ذهنی بلاارادهای که در بالا گفتم- تنها پروژههای ژانر وحشت را برایمان کلید خواهد زد.
جمعبندی:
وضعیتهای جسمانی و روانی ما در بیداری، نقشهای کلیدی و مهمی در پیدایش اختلالات خواب از جمله کابوس، ایفا میکنند. تغذیۀ غیرصحیح و زیستن مضطربانه، اسباب کابوسند. بنابراین مرتب و مداوم، سطوح سلامتی خود را در دو حوزۀ جسم و روان، پیشگیرانه رصد کنیم و برای این رصدگری ماهرانه و ارجمند، به هیچ قیمتی نگذاریم بین ما و دو متخصص (پزشک و روانشناس) فاصله بیفتد.
روزها کابوسها را مینویسند ... شبها هیچ گناهی ندارند.
ذهنها کابوسها را تماشا میکنند ... چشمها هیچ تقصیری ندارند.
بازنشر مطالب یا بهرهبرداری از آنها، به شرط ذکر منبع، آزاد است.